کانون فرهنگی ادبی دکتر شادی آریابد
درباره وب

آنکه ناموخت از گذشت روزگار
هیچ نــامــوزد ز هیچ آموزگـــار
دکتر شادی آریابد پژوهشگر و مدرس زبانهای باستانی ( اوستایی، پهلوی، پارسی باستان، سنسکریت و... )
لينک دوستان
لينک هاي مفيد
🔴🔴 موسیقی 🔴🔴
🌀🔥🌀 ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺭﺍ ﻫﻨﺮ ﺑﯿﺎﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺑﻪ وسیله ﺁﻭﺍﻫﺎ ﮔﻔﺘﻪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺁﻥ ﺻﺪﺍ ﻭ ﺭﯾﺘﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺻﺪﺍﻫﺎ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺵﺁﯾﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺳﺒﺐ ﺍﻧﺒﺴﺎﻁ ﻭ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺭﻭﺍﻥ ﮔﺮﺩﺩ ﻧﯿﺰ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
🔴🔴 #واژه #موسیقی : این واژه عربی نیست ، بلکه زبان عربی آن را از #یونانی μουσική / mousik گرفته است و این واژه از راه عربی به بسیاری از زبان های جهان راه یافته است. واژه mousik یونانی ، از اله شعر و موسیقی یونان #باستان یعنی muse بدست آمده است و اساسا یک واژه هندواروپایی است ، نه عربی.
🔴🔴 یکی از برابرهای زیبا و کهن در زبان #پارسی و زبان های #ایرانی برای موسیقی ، واژه (( #خنیا ، #خنیاگری )) بوده و هست. خنیا ، خنیاگری در زبان های ایرانی ، دقیقا به مفهوم music میباشد و دانش و هنر موسیقی را میرساند.
🔴🔴 واژه خنیاگر در زبان پارسی نو ، برگرفته از #پارسی میانه huniyāgar است ( دیوید نیل مکنزی آن را musician ترجمه کرده است ) ، که خود از #اوستایی hu-nivāk گرفته شده است. هونیواک در اوستایی یعنی « صدای خوش » که پیشوند hu یعنی خوش و خوب از هندواروپایی su بدست آمده و در واژگان : خوب ، هوشنگ ، هومن ، خسرو ، خرم ، خجسته ، حور ، خشنود و ... دیده میشود. و nivāk از دو بخش ni و vāk ساخته شده و در اوستایی یعنی صدا ، ملودی ، آهنگ ، که vak از ریشه هندواروپایی wekw بدست آمده است و در واژگان : واک ، واژه ، پژواک ، گواژه ، آواز ، نوا و ... دیده میشود.
🔴🔥🔴 خنیاگری در متون ادبی ایران :
ﻫﻤﯽ ﺑﺎﺩﻩ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﻧﯿﻢ ﺷﺐ
ﺯ ﺧﻨﯿﺎﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮﮔﺸﺎﺩﻩ ﺩﻭﻟﺐ
فردوسی
ﺩﮔﺮ ﮔﻔﺖ ﮐﺎﯼ ﺷﺎﻩ ﺑﺎ ﻓﺮ ﻭ ﻫﻮﺵ
ﺟﻬﺎﻥ ﺷﺪ ﭘﺮﺁﻭﺍﺯ ﺧﻨﯿﺎ ﻭ ﻧﻮﺵ
فردوسی
ﺍﮔﺮ ﺷﺎﻋﺮﯼ ﺭﺍ ﺗﻮﭘﯿﺸﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ
ﯾﮑﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﮕﺮﻓﺖ ﺧﻨﯿﺎﮔﺮﯼ ﺭﺍ
ﻧﺎﺻﺮﺧﺴﺮﻭ
ﻫﻤﯽ ﺗﺎ ﺑﺮﺯﻧﺪ ﺁﻭﺍﺯ ﺑﻠﺒﻠﻬﺎ ﺑﺒﺴﺘﺎﻧﻬﺎ
ﻫﻤﯽ ﺗﺎ ﺑﺮﺯﻧﺪ ﻗﺎﺑﻮﺱ ﺧﻨﯿﺎﮔﺮ ﺑﻤﺰﻣﺮﻫﺎ
منوچهری.
🅾️🔥🅾️ تاریخ موسیقی ساسانی ، سازها و ابزار موسیقی و موسیقی دانان پیشااسلامی ایران ، جای بحث و بررسی خود را دارند ، بزرگانی همچون : باربرد ، سرکش ، بامشاد ، نکیسا و رامتین و ...
⛔️🔥⛔️ در همه زبان های ترکی ، « مفهوم music » را با خوانش های گوناگون واژه « موسیقی » بیان میکنند. و در زبان های ترکی ، هیچ « برابرِ کهنی » برای آن وجود ندارد. هرچند برابرهایی برای آن در نظر گرفته شده ، اما هیچ کدام واژه ای کهن و دارای بار معنایی موسیقی نیستند.
⚠️ ۱- واژه çalğı و çalğu : برگرفته از فعل çalmaq , çalmak میباشند. معنای نخستین این فعل هیچ ربطی به موسیقی ندارد : در ترکی استانبولی معنای اصلی çalmak یعنی دزدی کردن ، سرقت ، دستبرد ، و سپس معنای دومش یعنی نواختن ، زدن ، کوبیدن. و یا در ترکمنی ، معنای اصلی çalmaq یعنی ﺗﯿﺰ ﮐﺮﺩﻥ ؛ « ﭘﯿﭽﺎﻗﻼﺭﯼ ﭼﺎﻟﻤﺎﻕ : ﭼﺎﻗﻮﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﯿﺰ ﮐﺮﺩﻥ » ، همچنین یعنی ﺯﺩﻥ ، ﻣﺎﻟﯿﺪﻥ ؛ « ﯾﺎﻍ ﭼﺎﻟﻤﺎﻕ : ﺭﻭﻏﻦ ﻣﺎﻟﯿﺪﻥ » ، « ﺩﺭﺃ ﯾﺎﻍ ﭼﺎﻟﻤﺎﻕ : ﺑﻪ ﭘﻮﺳﺖ ﺭﻭﻏﻦ ﻣﺎﻟﯿﺪﻥ » و در نهایت از معانی دیگر آن بعنی : ﻧﻮﺍﺧﺘﻦ ، ﺯﺩﻥ ؛ « ﺩﻭﺗﺎﺭ ﭼﺎﻟﻤﺎﻕ : ﺩﻭﺗﺎﺭ ﻧﻮﺍﺧﺘﻦ ». از طرفی واژه çalğı در ترکی استانبولی با خوانش çalgı یعنی « سازها ، آلات موسیقی » و نه موسیقی و نخستین بار در ۱۵۰۱ م در جامع الفرس آمده است ! و çalğu هم یعنی جارو و نه موسیقی !. نتیجه اینکه : نواختن و نوازندگی یک چیز است و مفهوم موسیقی و خنیاگری ، چیز دیگر.
⚠️ ۲- واژه küy : یعنی هیاهو ، داد و فریاد ، غوغا و ... مشخص نیست که داد و فریاد چه ربطی به موسیقی که یعنی صدای خوش و موزون ، دارد.
🔥🔴🔥 حتی ترکی برای بسیاری از ابزار و سازهای خنیاگری ، برابری ندارد و از واژگان پارسی استفاده میکند. نمونه بارز آن ، واژه « تــار » میباشد.
⛔️⛔️⛔️ پانترکیسم مدعی است که ترکی هزاران واژه و فعل و مفهوم دارد و هیچ واژه عربی و بیگانه ای ندارد و در دنیا زبانی بی نظیر است. از طرفی زبان پارسی را به سخره میگیرد که افعال و واژگان زیادی ندارد و پر است از واژگان عربی. این در حالی است که اگر هر دو زبان پارسی و ترکی با دانش زبانشناسی بررسی شوند ، ترکی برای بسیاری از « مفاهیم » اصلا برابری ندارد و واژگان عربی-اروپایی در آن ، چندین برابر زبان پارسی است. همچنین هزاران واژه پارسی در ترکی بکار میرود که اصلا بچشم نمی آیند. این بگونه ای است که زبان ترکی ارانی فقط ۱۵ درصد ریشه آلتایی دارد.
🌀🔥🌀 ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺭﺍ ﻫﻨﺮ ﺑﯿﺎﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺑﻪ وسیله ﺁﻭﺍﻫﺎ ﮔﻔﺘﻪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺁﻥ ﺻﺪﺍ ﻭ ﺭﯾﺘﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺻﺪﺍﻫﺎ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺵﺁﯾﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺳﺒﺐ ﺍﻧﺒﺴﺎﻁ ﻭ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺭﻭﺍﻥ ﮔﺮﺩﺩ ﻧﯿﺰ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
🔴🔴 #واژه #موسیقی : این واژه عربی نیست ، بلکه زبان عربی آن را از #یونانی μουσική / mousik گرفته است و این واژه از راه عربی به بسیاری از زبان های جهان راه یافته است. واژه mousik یونانی ، از اله شعر و موسیقی یونان #باستان یعنی muse بدست آمده است و اساسا یک واژه هندواروپایی است ، نه عربی.
🔴🔴 یکی از برابرهای زیبا و کهن در زبان #پارسی و زبان های #ایرانی برای موسیقی ، واژه (( #خنیا ، #خنیاگری )) بوده و هست. خنیا ، خنیاگری در زبان های ایرانی ، دقیقا به مفهوم music میباشد و دانش و هنر موسیقی را میرساند.
🔴🔴 واژه خنیاگر در زبان پارسی نو ، برگرفته از #پارسی میانه huniyāgar است ( دیوید نیل مکنزی آن را musician ترجمه کرده است ) ، که خود از #اوستایی hu-nivāk گرفته شده است. هونیواک در اوستایی یعنی « صدای خوش » که پیشوند hu یعنی خوش و خوب از هندواروپایی su بدست آمده و در واژگان : خوب ، هوشنگ ، هومن ، خسرو ، خرم ، خجسته ، حور ، خشنود و ... دیده میشود. و nivāk از دو بخش ni و vāk ساخته شده و در اوستایی یعنی صدا ، ملودی ، آهنگ ، که vak از ریشه هندواروپایی wekw بدست آمده است و در واژگان : واک ، واژه ، پژواک ، گواژه ، آواز ، نوا و ... دیده میشود.
🔴🔥🔴 خنیاگری در متون ادبی ایران :
ﻫﻤﯽ ﺑﺎﺩﻩ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﻧﯿﻢ ﺷﺐ
ﺯ ﺧﻨﯿﺎﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮﮔﺸﺎﺩﻩ ﺩﻭﻟﺐ
فردوسی
ﺩﮔﺮ ﮔﻔﺖ ﮐﺎﯼ ﺷﺎﻩ ﺑﺎ ﻓﺮ ﻭ ﻫﻮﺵ
ﺟﻬﺎﻥ ﺷﺪ ﭘﺮﺁﻭﺍﺯ ﺧﻨﯿﺎ ﻭ ﻧﻮﺵ
فردوسی
ﺍﮔﺮ ﺷﺎﻋﺮﯼ ﺭﺍ ﺗﻮﭘﯿﺸﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ
ﯾﮑﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﮕﺮﻓﺖ ﺧﻨﯿﺎﮔﺮﯼ ﺭﺍ
ﻧﺎﺻﺮﺧﺴﺮﻭ
ﻫﻤﯽ ﺗﺎ ﺑﺮﺯﻧﺪ ﺁﻭﺍﺯ ﺑﻠﺒﻠﻬﺎ ﺑﺒﺴﺘﺎﻧﻬﺎ
ﻫﻤﯽ ﺗﺎ ﺑﺮﺯﻧﺪ ﻗﺎﺑﻮﺱ ﺧﻨﯿﺎﮔﺮ ﺑﻤﺰﻣﺮﻫﺎ
منوچهری.
🅾️🔥🅾️ تاریخ موسیقی ساسانی ، سازها و ابزار موسیقی و موسیقی دانان پیشااسلامی ایران ، جای بحث و بررسی خود را دارند ، بزرگانی همچون : باربرد ، سرکش ، بامشاد ، نکیسا و رامتین و ...
⛔️🔥⛔️ در همه زبان های ترکی ، « مفهوم music » را با خوانش های گوناگون واژه « موسیقی » بیان میکنند. و در زبان های ترکی ، هیچ « برابرِ کهنی » برای آن وجود ندارد. هرچند برابرهایی برای آن در نظر گرفته شده ، اما هیچ کدام واژه ای کهن و دارای بار معنایی موسیقی نیستند.
⚠️ ۱- واژه çalğı و çalğu : برگرفته از فعل çalmaq , çalmak میباشند. معنای نخستین این فعل هیچ ربطی به موسیقی ندارد : در ترکی استانبولی معنای اصلی çalmak یعنی دزدی کردن ، سرقت ، دستبرد ، و سپس معنای دومش یعنی نواختن ، زدن ، کوبیدن. و یا در ترکمنی ، معنای اصلی çalmaq یعنی ﺗﯿﺰ ﮐﺮﺩﻥ ؛ « ﭘﯿﭽﺎﻗﻼﺭﯼ ﭼﺎﻟﻤﺎﻕ : ﭼﺎﻗﻮﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﯿﺰ ﮐﺮﺩﻥ » ، همچنین یعنی ﺯﺩﻥ ، ﻣﺎﻟﯿﺪﻥ ؛ « ﯾﺎﻍ ﭼﺎﻟﻤﺎﻕ : ﺭﻭﻏﻦ ﻣﺎﻟﯿﺪﻥ » ، « ﺩﺭﺃ ﯾﺎﻍ ﭼﺎﻟﻤﺎﻕ : ﺑﻪ ﭘﻮﺳﺖ ﺭﻭﻏﻦ ﻣﺎﻟﯿﺪﻥ » و در نهایت از معانی دیگر آن بعنی : ﻧﻮﺍﺧﺘﻦ ، ﺯﺩﻥ ؛ « ﺩﻭﺗﺎﺭ ﭼﺎﻟﻤﺎﻕ : ﺩﻭﺗﺎﺭ ﻧﻮﺍﺧﺘﻦ ». از طرفی واژه çalğı در ترکی استانبولی با خوانش çalgı یعنی « سازها ، آلات موسیقی » و نه موسیقی و نخستین بار در ۱۵۰۱ م در جامع الفرس آمده است ! و çalğu هم یعنی جارو و نه موسیقی !. نتیجه اینکه : نواختن و نوازندگی یک چیز است و مفهوم موسیقی و خنیاگری ، چیز دیگر.
⚠️ ۲- واژه küy : یعنی هیاهو ، داد و فریاد ، غوغا و ... مشخص نیست که داد و فریاد چه ربطی به موسیقی که یعنی صدای خوش و موزون ، دارد.
🔥🔴🔥 حتی ترکی برای بسیاری از ابزار و سازهای خنیاگری ، برابری ندارد و از واژگان پارسی استفاده میکند. نمونه بارز آن ، واژه « تــار » میباشد.
⛔️⛔️⛔️ پانترکیسم مدعی است که ترکی هزاران واژه و فعل و مفهوم دارد و هیچ واژه عربی و بیگانه ای ندارد و در دنیا زبانی بی نظیر است. از طرفی زبان پارسی را به سخره میگیرد که افعال و واژگان زیادی ندارد و پر است از واژگان عربی. این در حالی است که اگر هر دو زبان پارسی و ترکی با دانش زبانشناسی بررسی شوند ، ترکی برای بسیاری از « مفاهیم » اصلا برابری ندارد و واژگان عربی-اروپایی در آن ، چندین برابر زبان پارسی است. همچنین هزاران واژه پارسی در ترکی بکار میرود که اصلا بچشم نمی آیند. این بگونه ای است که زبان ترکی ارانی فقط ۱۵ درصد ریشه آلتایی دارد.
تاريخ : | | نویسنده : admin |
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
لينک هاي مفيد
امکانات وب